مردی به دربار خان زند می رود و با ناله و فریاد می خواهد تا کریمخان را ملاقات کند. سربازان مانع ورودش می شوند. خان زند در حال کشیدن قلیان ، ناله و فریاد مردی را می شنود و می پرسد ماجرا چیست؟ پس از گزارش سربازان به خان وی دستور می دهد که مرد را به حضورش ببرند.
مرد به حضور خان زند می رسد. خان از وی می پرسد که چه شده است ؟ این چنین ناله و فریاد می کنی؟

مرد با درشتی می گوید همه ی اموالم را برده و الان هیچ چیزی در بساط ندارم.

خان می پرسد وقتی اموالت به سرقت میرفت ، تو کجا بودی؟

مرد می گوید من خوابیده بودم.
خان می گوید خب چرا خوابیدی که مالت را ببرند؟

  • مرد در این لحظه پاسخی می دهد آن چنان که استدلالش در تاریخ ماندگار می شود و سرمشق آزادیخواهان می شود .

مرد می گوید : چون فکر می کردم تو بیداری من خوابیده بودم!!!

خان بزرگ زند لحظه ای سکوت می کند و سپس دستور می دهد خسارتش از خزانه جبران کنند و در آخر می گوید این مرد راست می گوید ، ما باید بیدار باشیم .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Life is short مهارت نیستان فلسفه TOᗯᗩᖇᗪᔕ GETTIᑎG ᗷETTEᖇ Amanda کاکونت روان شناسی و مشاوره چگونه در سرمايه گذاري هاي بورس موفق باشيم اشتراک مطالب طراحی سایت، سئو، تبلیغات در گوگل