می‌گویند در قدیم سر گردنه هم معرفت داشت

روزی ی در مجلسی پر ازدحام با زیرکی کیسه‌ی سکه ی مردی غافل را می‌د، هنگامی که به خانه رسید کیسه را باز کرد دید در بالای سکه‌ها کاغذیست که بر آن نوشته است: 
خدایا به برکت این دعا سکه‌های مرا حفاظت بفرما

اندکی اندیشه کرد سپس کیسه را به صاحبش باز گرداند.
دوستانش او را سرزنش کردند که چرا این همه پول را از دست داد.
کیسه در پاسخ گفت:

صاحب کیسه باور داشت که دعا دارایی او را نگهبان است. او بر این دعا به خدا اعتقاد نموده است .

من دارایی او بودم نه دین او.
اگر کیسه او را پس نمیدادم، باورش بر دعا و خدا سست میشد.ان گاه من باورهای او هم بودم.
واین دور از انصاف است.!

و این روزها در این سرزمین عده‌ای هم خزانه مردمند و هم باورهای شان . برای همین است که عده‌ای ازدین زده شده‌اند.


«اگر می‌بری سکه‌ها را ببر

                                  نه باورها را.»
 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

SF9 World نویسندگی چربی گیر ☆★ WALLPAPER - KPOP ★☆ دامنه شاهین قالب پاورپوینت برای ارائه فروشگاه فایلکده نقد و برسی قطعات | عـــاشقـــانـــه |